دراین ایام کل طول روز کارمان شده به آینده اندیشیدن.با خودمان می اندیشیم وکلنجارمی رویم اگرعمری باقی ماند وماهم پرتاب شدیم درجرگه ی بازنشستگان ،چه طوری می توانیم، شکم خود وبچه هارا سیرنگه داریم؟آیا اصلاً مسئولین بااین همه مشغله! به فکربازنشستگان هستند.وبااین فکرها جانمان به لبمان رسیده بود.که ناگهان ،درهمین هفته چشممان به درج خبری درنشریات ،روشن گشت.وشوروشعف وصف نشدنی تمام وجودمان رافراگرفت .وباخودگفتیم آن فکرهای غلط وغلوط که درباره ی مسئولین می کردیم؛ همه اش اشتباه بود،وبه گفته ی کارشناسان مذهبی وسوسه های شیطانی بوده.مسئولین مربوطه تمام همّ وغمشان به فکربازنشستگان ،چه کشوری وچه لشکری و...است ولی کوقدرشناس!؟
اماخبری که ماراازاین روبه این روکرد وباردیگر به ماامید زندگی بخشیدوهمین خبرهای شادی آفرین است که امیدبه زندگی رادرکشورمان چندین برابرساخته؛عبارت بود از،"وام بازنشستگان کشوری ،به5/1 میلیون تومان افزایش یافت."واقعاً دست مریزاد آدم راانگشت به دهان می کنند. دراین شرایط بداقتصادی مهیّانمودن چنین وام کلانی! شکستن شاخ فیل است وبوسه دادن بردندان مار.
بااین همه پول چه کارهایی که می توان انجام داد!می توان برای کلیه فرزندان خانه ای دست وپانمود.می توان عروسی مفصل وآبرومندانه ای برایشان گرفت....وسرآخر کلی پول هم زیاد خواهدآمد.ولی آن چیزی که دراین بین می ماند ،گرفتن چنین وام کلانی !است که طبق سیستم بوروکراسی ، حداقل بایدازنصف پول ها چشم پوشی نمود، وبا ید برای مانده ی وام ،فکرهای اساسی کرد!
.: Weblog Themes By Pichak :.